گاه گاهی دل هوای نغنه خوانی میکنددر مسیرت با غزل ها عشق رانی میکندگو ندارد دل خبر که آن دگر گشتی که چوننامت آید، با هجاهایش تبانی میکندمیگدازد بر دلم صد مصراع خوش قافیهلیک دستم بر قلم ها نانوانی میکندبر زمین نتوان کشانم درد هجر روی توتن تمنای وصال آسمانی میکنددرد عشقت چون خوش است، اما فراغت پیش کشدر فراقت، گل به گل نا مهربانی میکندآن چراغ دل که روزی محفل عطار بودآتش چنگیز گشت و شعله رانی میکندحین هراسانم که بوی زلفت اینجا بگذردکین گداز زیر گل آتش فشانی میکند بخوانید, ...ادامه مطلب